داستان عشق
[ شنبه 92/9/9 ] [ 4:53 عصر ] [ مسافر ]
.:پرستــوی خیــــال:. |
داستان عاشقانهاینم برای کسایی که عاشق داستان های عاشقانه هستند و تقدیم به همه عاشقای دنیا ….
مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند. آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.
زن: یواش تر برو, من می ترسم. مرد : نه, اینجوری خیلی بهتره. زن : خواهش میکنم, من خیلی می ترسم. مرد : خوب, اما اول باید بگی که دوستم داری. زن : دوستت دارم, حالا میشه یواش تر برونی. مرد : منو محکم بگیر. [ شنبه 92/9/9 ] [ 4:46 عصر ] [ مسافر ] دانلود داستان صوتی و موزیکال امیر ارسلان نامدار
[ جمعه 92/9/8 ] [ 6:13 عصر ] [ مسافر ] داستان تاریخی و عاشقانه امیر ارسلان و فرخ لقا
[ جمعه 92/9/8 ] [ 6:10 عصر ] [ مسافر ] رمان یه راهی پیش روم بزار
[ جمعه 92/9/8 ] [ 6:8 عصر ] [ مسافر ] دانلود رمان سووشون
[ جمعه 92/9/8 ] [ 6:5 عصر ] [ مسافر ] دانلود کتاب کلبه عموتم| هریت بیچر استوکلبه عمو تم کتابی است با موضوع ضد بردهداری نوشته? هریت بیچر استو. کتاب در سال 1852 منتشر شد و تاثیر زیادی بر روی موضوع آمریکاییهای آفریقاییتبار و بردهداری در آمریکا گذاشت. این کتاب پرفروشترین کتاب داستان در قرن نوزدهم و دومین کتاب پرفروش بعد از انجیل (با کمک قانون لغو برده داری) بود و در چاپ اول 300 هزار عدد از آن فقط در آمریکا فروش رفت. کلبه عمو تام درابتدا به صورت پاورقی در یکی از روزنامهها چاپ شد و وقتی به صورت کتاب چاپ شد نه تنها درامریکا بلکه درتمام کشورهای جهان نیز میلیونها نسخه از ان به فروش رفت وتا سالها نمایشهای بر اساس ان بر صحنه تئاترهای جهان اجرا شد دیری نگذشت که در امریکا خانم استو از یک سو به شخصیتی بسیار محبوب واز سوی دیکر به چهری بسیار منفور مبدل شد حتی در گرما گرم جنگ داخلی امریکا ابراهام لینکلن رییس جمهور وقت امریکا در ملاقاتی به او گفت «پس شما همان خانم کوچکی هستید که باعث جنگی بزرگ (جنگ داخلی امریکا) شد». گو اینکه در واقع ان طور که بعدها معلوم شد جنگ بین شمال صنعتی که محتاج کارگر بود تا کشاورز و جنوبیهای کشاورز که محتاج بردگان بودند بیشتر دلایل اقتصادی داشت تا احساسی و رمانتیک. اما به دلیل اینکه جنگ داخلی 10 سال بعد از انتشار کتاب آغاز شد عدهای انتشار این رمان را جنجالی ترین حادثه در تاریخ رمان نویسی میدانند. تولستوی پس از خواندن کتاب در ستایش آن گفت:این رمان یکی از بزرگترین فراوردههای ذهن بشر است. [ جمعه 92/9/8 ] [ 6:4 عصر ] [ مسافر ] داستان عاشقانهزنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. [ پنج شنبه 92/9/7 ] [ 5:19 عصر ] [ مسافر ] داستان عاشقانهلطفا تا آخر بخونین داستان خیلی جالبیه |
|||
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |