داستان عشق واقعی …
یک روز پسری با دختری آشنا میشه که از هر لحاظ دختر به پسر برتری داشت و چندین سال نیز از پسر بزرگتر بود…
دختر اونو بعنوان یه دوست خوب انتخاب میکنه و بعد از مدتی پسر عاشق دختر میشه
ولی هیچ وقت جرات نکرد که به اون ابراز احساسات کنه و بهش حقیقت رو بگه
یه روز دختر از دوست پسرش می پرسه که عشق واقعی رو برام معنی کن و پسر خوشحال میشه و فکر میکنه که دختر هم به اون علاقه مند شده و براش حدود نیم ساعت توضیح میده
[ چهارشنبه 92/9/13 ] [ 4:28 عصر ] [ مسافر ]