دانلود رمان عاشقانه و پر طرفدار گندم(جاوا ،آندروید،تبلت و pdf)
اثری از:م.مودب پور
بخشی از این رمان زیبا:
یه دفعه نمی دونم چراخندیدم وتودلم یه حال عجیبی حس کردم شایدعشق همین بود!یعنی عاشق شده بودم؟! عاشق گندم چه اسم قشنگی!
کم کم برگشتم به خاطراتم!یاده موقع هایی افتادم که من وکامیارباگندم وآفرین ودلارام وکاملیا بازی می کردیم یادمه موقع یارکشی همیشه گندم می اومدبامن!یادمه همیشه وقتی گرگم به هوابازی می کردیم .
وگندم مثلا گرگ می شد بااینکه می تونست منو بزنه اینکارونمیکردوبقیه رومیزد!
تواین فکرابودم که صدای پدرم ومادرم روشنیدم که داشتن می اومدن خونه وباعصبانیت باهمدیگه حرف می زدن!
[ جمعه 93/1/22 ] [ 11:29 صبح ] [ مسافر ]