شیطان در روز عاشورا..

 

شیطان لعین تصمیم گرفته که اتقام خود را از اولاد آدم بگیرد.لذا در تمام اختلافات و خون ریزی ها حضور پیدا می کند،در تمام جنگ ها حضر می شود و جبهه های دشنم را تقویت می کند،فراریان را با حیله و نیرنگ خود بر میگرداند،او به سوی میدان می کشاند و آتش جنگ را شعله ور می سازد.

یکی از موارد بالا عاشورا بود که تمام لشکریان خود را جمع کرده و به پا یکوبی و رقص می پرداخت.هر کس از لشکر امام حسین(ع)شهید می شد.از خوشحالی فریاد میزد ورقص می کرد.هر کدام از لشگریان عمر بن سعد میگریختند،شیطان به صورت یکی از سر کرده های لشکر در می آمد وسر راهشان را میگرفتو آنان را به میدان بر میگرداند.می گفت :وای بر شما،این همه جمعیت و مردان شجاع ،از یک نفر تشنه وبی کس و مجروح گریزان شده اید!!مردانگی و غیرت شما کجا رفته؟!برگردید او را محاصره کنید ،با ضرب شمشیر او را از پای درآوریدو اگر نمی توانید،او را تیر باران نمایید.

با حیله و نیرنگ لشگر را بر می گرداند و شوری دیگر در جنگ ایجاد میکرد.ولی آن ها چون جرئت نمی کردنند از نزدیک با امام بجنگند از دور،آنقدر تیر به سوی آن مضلوم انداختند که مانند مرغ پر در آورده بود.

وقتی تیر سه شعبه زهر آلود از طرف حرمله بر سینه امام نشست واز پشت سر بیرون آمد،امام (ع) از بالا اسب بر زمین افتاد.

در این حالت شیطان میان آسمان و زمین از خوشحالی فریاد زد و گفت:امروز کینه و عقده خود رابر سر اولاد آدم خالی کردم و انتقام خود را گرفتم.او میکوشید تا لشکر زودتر کار امام حسین (ع) را تمام کند. 



[ شنبه 91/9/11 ] [ 9:13 عصر ] [ مسافر ]

نظر