بیداد عشق
ای داد و بیداد ، بیدار شو ! تو یک عاشقی هشیار شو !
خسته نشو ، این راه مال تو است ، با من بیا ، این همسفر وفادار تو است
به خدا دلش گرفتار تو است ، نگاهش همیشه به سوی تو است
این دل درگیر تو است ، این دل بسته به وجود تو زنده است !
در مرام عشق بی وفایی نیست ، دل دادن کار هر دلداری نیست !
این دنیا از ما بی خبر نیست ، این ماییم که از دنیا بی خبریم
ای داد و بیداد ، بیدار شو ، تو یک عاشقی هشیار شو
نگذار جنون بیاید ، نگذار که این قلب بمیرد
نگذار سیاهی جای او را در دلت بگیرد !
نگذار این ابر سیاه ، آسمان آبی دلت را فرا بگیرد
نگذار تاریکی ها جای روشنایی ها را بگیرد !
ای داد و بیدار ، بیدار شو ، تو یک عاشقی هشیار شو
نا امید نشو ، که امیدت از همین دور دستها نیز پیداست
عمر عشق زودگذر نیست ، تا آخر دنیاست !
در مرام عشق رفتن نیست ، در مرامش دلشکستن نیست
این تو هستی که دل میشکنی ، حرفهای مرا میفهمی ؟
این تو هستی که چشمهای خیسش را نمیبینی !
بخواب که اینجا وقت خواب است
چشمهایت را بر روی هم بگذار که عشقهای این زمانه دیدنی نیست !
[ دوشنبه 92/12/5 ] [ 7:10 عصر ] [ مسافر ]