در اوج عشق ???
♥ در اوج عشق ♥ مانند امواج دریایی بودم که ساحل عشق را در آغوش خود میگیرد مهربانی ات ، نجیب بودنت آن حرفهای عاشقانه ات میخواهم بوسه هات خیلی شیرینه ♥ دوستدارمعشقم ♥
هیچگاه مثل آن لحظه آرام نبودم آنگاه که تو را در آغوش گرفتم
زیباترین و پر احساس ترین لحظه زندگی ام بود
لحظه ای که من و تو با هم به اوج عشق رسیدیم !
لحظه ای که احساس کردم تو تنهای تنها برای من می باشی !
لحظه ای که احساس کردم اینک یک اسیری در قلب مهربان تو می باشم
آن لحظه احساس میکردم که یک عاشق واقعی هستم ، عاشقی که مدتها بود
انتظار چنین عشقی را می کشید
آنگاه که بر لبان تو بوسه زدم تلخی های زندگی همه از یادم رفتند و طعم شیرین
زندگی و عشق را در کنار تو چشیدم !
هیچ لحظه ای در زندگی ام مثل لحظه در آغوش گرفتنت و بوسیدن از
آن لبان سرخت برایم زیبا نبود !
با افتخار تو را در آغوش خویش بردم و با غرور بر لبانت بوسه زدم و با احساس
آرامش عشق به تو گفتم عزیزم خیلی دوستت دارم
سرت را بر روی شانه هایم گذاشتی و درد دلهای عاشقانه ات را در گوشم زمزمه
میکردی و من تنها نشسته بودم و به درد دلهای عاشقانه ات گوش میکردم
آن لحظه مانند پرنده ای بودم که در اوج آسمان آبی در حال پرواز است
تو را برای خودت میخواهم ، نه برای نیاز خویش !
تو را برای وجود پر مهرت ، قلب عاشقت ، پاکی و صداقتت ، یکرنگی و یکدلی ات
و
هیچگاه مثل لحظه ای که در کنار تو هستم شاد نیستم !
لحظه های در کنار تو نبودن لحظه های سرد و بی حوصله ای است
همیشه به انتظار آن نشسته ام که دیدار با تو دوباره فرا رسد !
عزیزم بیشتر از همه کس دوستت دارم ، و زندگی را با تا خوشبخت میبینم
در آغوش تو بودن یعنی به اوج عشق رسیدن
[ شنبه 92/12/3 ] [ 8:42 عصر ] [ مسافر ]