ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
ای هـــمـــه آرامـــــشـــــم از تـــــو پـــریشـــــانـت نــــبـیــنم
♥
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
♥
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
♥
همچو ابر سوگوار این گونه گریانت نبینم
♥
ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره
♥
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم
♥
مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت
♥
در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
♥
تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفرینم
♥
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
♥
قصه دلتنگیت را خوب من بگزار و بگذر
♥
گریه ی دریاچه ها را تا به دامانت نبینم
♥
کاشکی قسمت کنی غم های خود را با دل من
♥
تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم
[ سه شنبه 92/11/15 ] [ 10:33 صبح ] [ مسافر ]