جملات عاشقانه و.....
این روزها…
احساس میکنم…
چقدر… شبیه سکوتم …!!!
با
کوچکترین حرفی …
میشکنم …!!!
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه،
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
حس قشنگیه …
وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت کنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم،
بگه که حواسم بهت هست.
حس قشنگیه ازت حمایت کنه،وقتی حق با تو نیست …
آره …
دوست داشتن همیشه زیباست
هر شب …
به خودم قول می دهم که
فراموشـت کنم !
وقتی عکست را می بینم
تو را که نه ...
قولم را فراموش می کنم… !
زندگی یک هنر است نه یک مسئل? ریاضی!
به آن فکر نکن، بلکه از آن لذت ببر...
بخـوان به نامِ زندگــى
سروده هـاى بى ریا..
.. و دعوتـت نمیکنم
خـودت به سادگــى بیا!
که مـن خـزانِ خانه را
پُـر از جوانه میکنم
براى خنده رو شدن،
تـو را بـهـــانه میکنم .
آخـــرین هــا ،
همیــشـــه آدم را بــه فنـــــــــا می دهنــد !
پـُـک آخــــر …
پـیـــک آخـــر …
و دیــــدار آخـــــر !!!
ایـــــــــن روزهـــــــــا دوســـــــــتــــــــ داشتــــــــن
بــــــــه حـــــــراج گذاشــــــــــته شده اســـت
همـــــه بــــه همـــــ ، بـــــی بهــــــــانه
میـــگویـــــــند دوستــــت دارم
برای همـــــــــین اگـــــــر روزی
جـــــــایی
کســــــی
ازصمیم قلـب
گفتـــــــ دوستـــــــــت دارم
لــبــخند می زنیــــــم و می گوییــــــــم.
ممنــــون...
شنیده بودم “پــــا” ، “قــلب دوم” است
.
امّا باور نداشتم
.
.
.
.
.
تا آن زمان که فهمیدم
وقتی دل مانـــدن نـــدارم
پای ایستادن هم نیست . . !
زندگی جیره مختصری است…
مثل یک فنجان چـــــــــــــــای…
وکنارش عشــــــ ـق است …
مثل یک حبـــــــ ـه قند…
زندگی را با عشق،نوش جان بایـــــد کـــــــرد…
سهراب سپهری
“نمیتوانی با کلمات به کسی ثابت کنی که عاشق او هستی…..
اعمال و قولهایی که میدهی ثابت میکند که عشق تو واقعی است یا نه.
نه مرگ آنقدرسخت است
نه زندگی آنقدرشیرین که آدمی شرفش را بفروشد
مرگ به رسم یادبود با زندگی عکس گرفت
.
.
دیروز رفته که فردا بیاید ، حالا کجاست ؟
.
.
در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم.
.
.
از وقتی شنیدم زندگی چشم به هم زدنی است ، دیگر پلک نمی زنم.
بلبلی که تارهای صوتی اش را از دست داده بود ، انگشت پایش را داخل دهانش کرده بود و سوت بلبلی می زد.
.
.
سطل زباله در اثر مسمومیت درگذشت.
.
.
کسی نمیتواند دست به “دامن” مردان شود.
.
.
مرگ ، یک پای زندگی است.
.
.
اگر کاریکاتوریست بودم ، فریاد می کشیدم.
.
.
در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد.
.
.
سمت راستم نشسته بود ، نمی توانست چپ چپ نگاهم کند.
.
.
ماهی چشمم در اشکهایم شنا میکند.
.
.
تنها کشیدنی که اعتیاد نمی آورد ، نفس است.
.
.
ولخرجی های زیاد ، دخلم را درآورد.
.
.
هنگام وزیدن باد های شدید ، چراغ های خاموش هستند که هراسی ندارند.
.
.
ستاره شناسان معمولا آدمهای سر به هوایی هستند.
.
.
گوسفند بیچاره از شدت گرسنگی صبر کرد شاید زیر پایش علف سبز شود.
.
.
قرص ماه در داروخانه پشت دخل نشسته بود.
.
.
خبرهای داغ تو زمستون میچسبه.
.
.
مرگ ، آخر خط نیست ؛ آغاز بی خطی است.
.
.
بین گچ و تخته سیاه ، مسئله تبعیض نژادی حل شده.
.
.
چه امتحان سختیست خیابان ، همه در آن رد میشوند.
.
.
عاشق خربزه ام زیرا مثل هندوانه تخمه هایش را در سلول انفرادی حبس نمی کند.
.
.
نقاش با عصبانیت رو به مدادش کرد و گفت : هرچی “میکشم” از دست توئه.
.
.
من دست به دامان تو بودم ولی تو دست به سرم کردی.
.
.
گفتنی ها را باید گفت چون بیات می شود و از دهن می افتد.
.
.
آدمهای یک دنده سرعتشان کم است !
.
.
بیل بیاورید ؛ می خواهم دل بکنم.
.
.
بالاخره گل مصنوعی نفهمید که بهار به چه درد می خورد.
.
.
هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی.
دوری از کسی که میخوای داشته باشی اش سخته ؛
اما سختتر از اون
نزدیک بودن به کسیِ که ندونی داریش یا نداریش . . .
“این یعنی بلاتکلیفی” !!!!
[ سه شنبه 92/9/26 ] [ 5:1 عصر ] [ مسافر ]