زن نظافتچی


در دومین ماه حضورم در دانشکده پرستاری، استادمان از ما امتحانی گرفت .

من دانشجویی وظیفه شناس، جدی و دقیق بودم و مثل آب خوردن پرسش ها را پاسخ دادم

تا رسیدم به پرسش آخر، پرسش این بود:


نام کوچک خانمی که دانشکده را نظافت می کند چیست ؟

 طرح این پرسش به طور حتم یک جور شوخی بود.

من بارها زن نظافتچی را دیده بودم .

 او زنی پنجاه و چند ساله با قدی بلند و موهای تیره بود، اما چگونه باید اسمش را می دانستم؟

در حالی ورقه ام را به استاد تحویل دادم که به پرسش آخر پاسخ نداده بودم.

قبل از به پایان رسیدن کلاس، یکی از دانشجویان از استاد پرسید:

 که آیا پرسش آخر هم جزو نمره ی امتحانمان حساب می شود؟

استاد پاسخ داد: « البته » و بعد گفت :

 در مسیر زندگی مان با آدمهای زیادی برخورد می کنیم،

 تمامی آنها مهم اند، آنها شایستگی این را دارند که به آنها توجه کرده و اهمیت دهید.

من هرگز آن درس را فراموش نکرده ام ،

علاوه بر این اسم کوچک خانم نظافتچی را هم که دوروتی بود یاد گرفته ام.

 



[ شنبه 92/9/23 ] [ 5:52 عصر ] [ مسافر ]

نظر