سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک تبسم برای قلبم

عنوان کتاب:یک تبسم برای قلبم

نویسنده:مامچیکا

تعداد صفحات جار:2506

تعداد صفحات پی دی اف:634

" اروم قاب عکسش رو کنار بقیه قاب عکسها می زارم رو میز و اشارپم رو دور خودم می پیچم... دوبار نفس عمیق می کشم تا اشکهایی که تو چشمم جمع شده را مهار کنم ولی نمی تونم... اشکام یکی یکی روی گونه ام می چکن.. تو تاریکی اتاق از پنجره به خیابون اروممون که حتی یه پرنده هم بال نمی زنه خیره می شم..به ارومی زمزمه می کنم: تو الان کجایی؟ چیکار می کنی؟
 دوباره نفس عمیق می کشم و اشکام رو پاک می کنم... با صدای مهتا به خودم میام..برمیگردم.. وسط سالن ایستاده... دست عروسک خرگوشی اش رو گرفته و رو زمین می کشه...درحالی که چشماشو می ماله خواب الود می گه: Mami, Ich kann nicht schlafen
 خنده ام می گیره.. می گم: پس تا حالا چی کار می کردی...می خندم و به طرفش میرم... تا بغلش می کنم سرش رو رو شونه ام می زاره و خوابش می بره....می برم و روی تختش می زارم..کنارش دراز می کشم تا خوابش سنگین بشه.. بعد می بوسمش و می گم: بخواب فرشته من ... یه بوسه برای تو...یک تبسم هم برای قلبم"

دانلود (جار)


دانلود (epub)


دانلود (pdf)

 



[ پنج شنبه 92/9/21 ] [ 5:17 عصر ] [ مسافر ]

نظر