شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ باز هم غروب... باز هم انتظار... باز هم... باز هم دلتنگي روز تمام شد خورشيد رفت ما مانده ايم و يک قلب آکنده از گناه يک جسم خالي از روح زماني عاشق بودم زماني آدم بودم عشق محافظ عجيبي ست آرام آرام پاک شدم روحي در بدنم دميده شد و آن روح قديمي در افق محو شد مجنون شدم مجنون
اما مجنون فقط يک افسانه بود/ ليلي من،با من نبود/ از من دور شد/ و من هم از او دور شدم/ با دور شدن او/ روح هم از بدن من فاصله ها گرفت/ احساسم را کشت/ هيچ نگرانيي وجود ندارد/ اما با رفتن او/ همه از کنارم فاصله گرقتند/ خدايا عشق درونم کشته شده است/ نجاتم ده/ عاشقم فرما/ ولـي اين بار/ ولي اين بار ، عشقم را آسماني کن/ عشقم را خدايي کن./
*پوريا*
بينهايت زيبا بود ..
شما لطف داريد
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top