شاید فردا دیر باشد!

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند .

بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحویل داده ، کلاس را ترک کردند .

روز شنبه ، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت ، وسپس تمام نظرات بچه های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت .

روز دوشنبه ، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد .

شادی خاصی کلاس را فرا گرفت .

معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید ” واقعا ؟ “

“من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند! “

“من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند . “

دیگر صحبتی از آن برگه ها نشد .

معلم نیز ندانست که آیا آنها بعد از کلاس با والدینشان در مورد موضوع کلاس به بحث وصحبت پرداختند یا نه ، به هر حال برایش مهم نبود .

آن تکلیف هدف معلم را بر آورده کرده بود .دانش آموزان از خود و تک تک همکلاسی هایشان راضی بودند با گذشت سالها بچه های کلاس از یکدیگر دورافتادند . چند سال

بعد ، یکی از دانش آموزان درجنگ ویتنام کشته شد . و معلمش در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد .

او تابحال ، یک سرباز ارتشی را در تابوت ندیده بود . پسر کشته شده ، جوان خوش قیافه وبرازنده ای به نظر می رسید .

کلیسا مملو از دوستان سرباز بود . دوستانش با عبور از کنار تابوت وی ، مراسم وداع را بجا آوردند .. معلم آخرین نفر در این مراسم تودیع بود .

به محض اینکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، یکی از سربازانی که مسئول حمل تابوت بود ، به سوی او آمد و پرسید : ” آیا شما معلم ریاضی مارک نبودید؟ “

معلم با تکان دادن سر پاسخ داد : ” چرا”

سرباز ادامه داد : ” مارک همیشه درصحبتهایش از شما یاد می کرد . “پس از مراسم تدفین ، اکثر همکلاسی هایش برای صرف ناهار گرد هم آمدند . پدر و مادر مارک نیز

که در آنجا بودند ، آشکارا معلوم بود که منتظر ملاقات با معلم مارک هستند .

 

پدر مارک در حالیکه کیف پولش را از جیبش بیرون می کشید ، به معلم گفت :”ما می خواهیم چیزی را به شما نشان دهیم که فکر می کنیم برایتان آشنا باشد . “او با دقت دو برگه کاغذ

فرسوده دفتریادداشت که از ظاهرشان پیدا بود بارها وبارها تا خورده و با نواری به هم بسته شده بودند را از کیفش در آورد .

خانم معلم با یک نگاه آنها را شناخت . آن کاغذها ، همانی بودند که تمام خوبی های مارک از دیدگاه دوستانش درونشان نوشته شده بود .

مادر مارک گفت : ” از شما به خاطر کاری که انجام دادید متشکریم . همانطور که می بینید مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است . “

همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند . چارلی با کمرویی لبخند زد و گفت : ” من هنوز لیست خودم را دارم . اون رو در کشوی بالای میزم گذاشتم . “

همسر چاک گفت : ” چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسیمان بگذارم . “

مارلین گفت : ” من هم برای خودم را دارم .توی دفتر خاطراتم گذاشته ام . “

سپس ویکی ، کیفش را از ساک بیرون کشید ولیست فرسوده اش را به بچه ها نشان داد و گفت :” این همیشه با منه . … . . ” . ” من فکر نمی کنم که کسی لیستش را نگه

نداشته باشد .. “

معلم با شنیدن حرف های شاگردانش دیگر طاقت نیاورده ، گریه اش گرفت . او برای مارک و برای همه دوستانش که دیگر او را نمی دیدند ، گریه می کرد .

سرنوشت انسانها در این جامعه بقدری پیچیده است که ما فراموش می کنیم این زندگی روزی به پایان خواهد رسید ، و هیچ یک از ما نمی داند که آن روز کی اتفاق خواهد

افتاد .

بنابراین به کسانی که دوستشان دارید و به آنها توجه دارید بگویید که برایتان مهم و با ارزشند ، قبل از آنکه برای گفتن دیر شده باشد.

اگر شما آنقدر درگیر کارهایتان هستید که نمی توانید چند دقیقه ای از وقتتان را صرف فرستادن این پیغام برای دیگران کنید ، به نظرشما این اولین باری خواهد بود

که شما کوچکترین تلاشی برای ایجاد تغییر در روابط تان نکردید ؟

هر چه به افراد بیشتری این پیغام را بفرستید ، دسترسی شما به آنهایی که اهمیت بیشتری برایتان دارند ، بهتر و راحت تر خواهد بود .

بیاد داشته باشید چیزی را درو خواهید کرد که پیش از این کاشته اید



[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 1:34 عصر ] [ مسافر ]

نظر

چگونه باید یک خبر ناگوار را اطلاع داد!

داستان زیر را آرت بو خوالد طنز نویس پر آوازه آمریکایی در تایید اینکه نباید  اخبار ناگوار را به یکباره به شنونده گفت تعریف می کند:

مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید:

-جرج از خانه چه خبر؟

-خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد.

-سگ بیچاره پس او مرد. چه چیز باعث مرگ او شد؟

-پرخوری قربان!

-پرخوری؟ مگه چه غذایی به او دادید که تا این اندازه دوست داشت؟

-گوشت اسب قربان و همین باعث مرگش شد.

-این همه گوشت اسب از کجا آوردید؟

-همه اسب های پدرتان مردند قربان!


-چه گفتی؟ همه آنها مردند؟

- بله قربان. همه آنها از کار زیادی مردند.

-برای چه این قدر کار کردند؟

-برای اینکه آب بیاورند قربان!

-گفتی آب آب برای چه؟

-برای اینکه آتش را خاموش کنند قربان!

-کدام آتش را؟

-آه قربان! خانه پدر شما سوخت و خاکستر شد.

-پس خانه پدرم سوخت! علت آتش سوزی چه بود؟

-فکر می کنم که شعله شمع باعث این کار شد. قربان!

-گفتی شمع؟ کدام شمع؟

-شمع هایی که برای تشیع جنازه مادرتان استفاده شد قربان!

-مادرم هم مرد؟

-بله قربان. زن بیچاره پس از وقوع آن حادثه سزش را زمین گذاشت و دیگر بلند نشد قربان.!

-کدام حادثه؟

-حادثه مرگ پدرتان قربان!

-پدرم هم مرد؟

-بله قربان. مرد بیچاره همین که آن خبر را شنید زندگی را بدرود گفت.

-کدام خبر را؟

-خبر های بدی قربان. بانک شما ورشکست شد. اعتبار شما از بین رفت و حالا بیش از یک سنت تو این دنیا ارزش ندارید. من جسارت کردم قربان خواستم خبر ها را هر چه زودتر به شما اطلاع بدهم قربان!!!



[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 1:32 عصر ] [ مسافر ]

نظر

بهترین راه ابراز عشق

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند.شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد.همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود».

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند.پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد.این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.



[ پنج شنبه 92/8/2 ] [ 1:22 عصر ] [ مسافر ]

نظر

سوتی ها ی ایرانی

سوتی

س

سوتی

سوتی

سوتی

سوتی

سوتی

 



[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:52 عصر ] [ مسافر ]

نظر

چند شعر زیبا بمناسبت عید غدیر

پروانه نجاتی

دشت تا خیمه زد آهنگ خروشیدن را
چاه هم تجربه کرد آتش جوشیدن را

دست خورشید در آفاق رسالت چرخید
چنگ زد گیسوی تردید پریشیدن را

و بیابان چه تبی داشت از انبوه سکوت
تا مبارک کند این آینه پوشیدن را

عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل کرد
تازه کرد آن خُم نو، چشمه نوشیدن را

پر شد آغوش غدیر از دم «بخٍّ بخٍّ»
تا بکوبد هیجانات نیوشیدن را

عطر «من کنتُ...» و غوغای «علی مولاه»
قافله قافله راند این همه کوشیدن را


* مهدی رحیمی

دستی به هوا رفت و دو پیمانه به هم خورد
در لحظه «می» نظم دو تا شانه به هم خورد

دستور رسید از ته مجلس به تسلسل
پیمانه «می» تا سر میخانه به هم خورد

دستی به هوا رفت و به تایید همان دست
دست همه قوم صمیمانه به هم خورد

«لبیک علی »قطره باران به زمین ریخت
«لبیک علی» نور و تن دانه به هم خورد

یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد
یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد

پس باده پرید از سر مستان و پس از آن
بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد


* نادر بختیاری

السلام ای غدیر! مَهبَط عشق!
مقصد دولت مسلّط عشق!

السلام ای غدیر! مقصد یار!
وی گل‌افشان ز موج‌موج بهار!

چه بهاری توراست؟ کز خُم تو
مست عشقیم در تلاطم تو؟

تشنگان ولایتیم همه
عطش بی‌نهایتیم همه

لب خشکم ارگ ترَک خورده‌ست
غیرتم بارها محک خورده‌ست

قصه اهل کوفه بودن چیست؟
مست آب و علوفه بودن چیست؟

لب، اگر تر کند علی (ع)، تیغیم
حنجرِ عارفانه تبلیغیم

از ولایت هر آن که دم نزند
نفس از بام صبحدم نزند

عشق را وقت استماع رسید
وحی در «حجة‌الوداع» رسید

ما علی (ع) را گرفته‌ایم هنوز
تا نبی (ص) را چو خویش، گُم نکنیم
از سبو می‌ زدیم تا دیگر
جام را در شراب خُم نکنیم

ورنه «مروان»، «معاویه»، «هارون»
همگی از نبی (ص) سخن گویند
من، ولی، دستِ آن کسان بوسم
کز نبی (ص) زینبی (س) سخن گویند

غیر آل علی (ع) که می‌داند؟
دین احمد، به تیغ، پابرجاست
حقِّ بدعت‌گذار، شمشیر است
جایِ احساس و عشق، دیگر جاست

«ابن ملجم» نکشت، مولا را
مرگ، طاقت نداشت پیش علی (ع)
همه گفتند: امام را کشتند
لیک زنده است تا همیشه علی (ع)

لفط بر لفظ، من نمی‌بافم
هر طرف بنگرم، علی (ع) بینم
نه در آن کوچه یا در این خانه
هرکجا بگذرم، علی (ع) بینم

اوست نوری زلامکان و زمان
که جهان در شعاع‌هاش، گُم است
گر به دنبال دیدن اویی
عکسش افتاده در «غدیر خُ«» است

شیعه، سنی‌ترین مذهب‌هاست
زان که سنت، ملاک هر شیعه‌ست
زین سبب هرکه اهل سنت شد
دم ز حیدر زند، اگر شیعه‌ست

سنی و شیعه را اگر فرقی‌ست
اندک است آن چنان که دشنه و تیغ
هر دو در قلب خصم، خواهد شد
تا که خورشید، سرزند زستیغ

آفتاب، آفتابِ اسلام است
بر سرِ ی، سرِ حسین (ع) ببین
دین، به تیغ دو تیغه، مدیون است
«خیبر» و «خندق» و «حنین» بین

ذوالفقارِ ستیز! مولا
کوفیانه را به قعرِ گور فرست
جوشِ رجّاله‌هاست از شش سو
سیصد و سیزده غیور فرست

همرهانم! برادران! دیری‌ست
دشمنان، در کمین ما هستند
نه به دنبال، شوکت مایند
در پی مسخ دین ما هستند

بین‌ ما، تا شکاف اندازند
فرقه‌ها ساختند، بیهوده
اشتراکات را نهان کردند
چون چراغی که می‌زند دوده

روشنایی بجو، که تاریکی
تیه گمراهی است باور کن
مصطفی، آن که ماه کامل ماست
هم ستاره علی‌ست، آری چون،

علی (ع) آیینه خداوند است
عشق از او، انعکاس می‌یابد
نور، بر گِرِد قامتش پیچد
ماهِ من، ناشناس می‌تابد

یاد کن خلوتِ فقیران را
در شبِ سرِ یثرب و کوفه
گریه‌ها، گریه‌های مولاوار
رازها، رازهای مکشوفه

پرده برداشت حیدر از اسرار
هرچه بود و نبود، با من گفت
غصه‌ها را و زخم‌ها را سرخ
دردها را کبود، با من گفت

بعد از آن صحبت غریبانه
اسمان را بنفش، می‌بنیم
آخرین مرد، خواهد آمد و من
آسب و تیغ و درفش، می‌بینم

آخرین مرد، آخرین امید
آخرین حامی ولایت حق
آخرین گردبادِ نورانی
انتشار عدالت مطلق



[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:34 عصر ] [ مسافر ]

نظر

اعمال و مستحبات عید غدیر


افطارى دادن
در میان اعمل روز غدیر افطارى دادن به مؤمن جایگاهى والا دارد. بر اساس روایات در این عمل فضیلتى بزرگ نهفته است. امام على(ع) مى‏فرماید: من افطر مؤمنا فى لیلة فکأنما افطر فئاما... (3)
کسى که مؤمن روزه‏دارى رادر غدیر افطار دهد،  مانند این است که ده فئام را افطار داده است. فردى پرسید: اى امیرمؤمنان(ع)  « فئام »  چیست؟ حضرت فرمود: صد هزار پیامبر(ص) و صدیق و شهید.
شبیه به این روایت،  حدیثى از امام صادق(ع) نیز نقل شده است. (4) بر اساس برخى از روایات امام رضا(ع) در روز غدیر گروهى را براى افطار نزد خود نگاه داشت . (5)

برادر شدن
روز ولایت روز برادرى است و روز برادرى روز ولایت است؛ این دو با یکدیگر پیوندى ناگسستنى دارند و حلقه وصلشان ایمان است؛ زیرا از سویى ایمان با ولایت پا مى‏گیرد و از سوى دیگر اهل ایمان برادر یکدیگرند. (انما المؤمنون اخوة) (6)
به همین دلیل عقد برادرى یکى از آداب روز غدیر شمرده شده است. این عقد به صورت زیر است : یکى از دو نفر دست راست خود را بر دست راست دیگرى مى‏گذارد و مى‏گوید:
و اخیتک فى الله و صافیتک فى الله و صافحتک فى الله و عادهت الله و ملائکته و رسله و انبیائه و الائمة المعصومین(ع) على أنى إن کنت من اهل الجنة و الشفاعة و أذن لى بأن أدخل الجنة لا ادخلها الا و أنت معى.
با تو در راه خدا برادر مى‏شوم؛ با تو در راه خدا راه صفا و صمیمیت در پیش مى‏گیرم؛ با تو در راه خدا دست مى‏دهم و با خد،  ملایکه،  کتابه،  فرستادگان و پیامبرانش و ائمه معصومین(ع) عهد مى‏بندم که اگر از اهل بهشت و شفاعت شده،  اجازه ورود به بهشت یافتم،  داخل آن نشوم مگر آنکه تو با من همراه شوى.
آنگاه دیگرى مى‏گوید: قبلت؛ یعنى،  قبول کردم. سپس مى‏گوید: اسقطت عنک جمیع حقوق الاخوة ما خلا الشفاعة و الدعاء و الزیارة ؛ جز شفاعت و دعا و زیارت،  همه حقوق برادرى را ساقط کردم. (7)

بیرازى جستن
امام صادق(ع) فرمود: تبرى إلى الله عز و جل ممن ظلمهم حقهم؛ (8) در روز غدیر از کسانى که به اهل بیت(ع) ستم کردند بیزارى مى‏جویى.

پوشیدن لباس پاکیزه و نو
امام صادق(ع) فرمود: یحب ... أن یلبس المؤمن انظف ثیابه و افخرها؛ (9) در روز غدیر لازم است مؤمن پاکیزه‏ترین و فاخرترین لباس خود را بپوشد. مرحوم میرزا جواد آقا تبریزى این عمل را از مستحبات مؤکد غدیر مى‏شمرد. (10)

تبریک و تهنیت
تبریک و تهنیت از برجسته‏ ترین آداب هر عیدى است. در اسلام نیز سنت تبریک و تهنیت در عید غدیر جایگاهى ویژه یافته است. پیامبر(ص) بر تبریک گفتن در این تأکید مى‏ورزید و به مردم مى‏فرمود: هنئونى هنئونى؛ (11) به من تهنیت بگویید،  به من تهنیت بگویید.
امام صادق(ع) شیوه تهنیت گفتن در روز غدیر را چنین آموزش داده است: وقتى یکدیگر را ملاقات کردید،  بگویید: الحمدلله الذى اکرمنا بهذا الیوم و جعلنا من الموفین بعهده الینا و میثاقه الذى واثقنا به من ولایة ولاة امره و القوام بقسطه و لم یجعلنا من الجاحدین و المکذبین بیوم الدین. (12)  ؛ سپاس خداى را که ما را به این روز گواهى داشت و ما را از مؤمنان و کسانى قرار داد که به پیمان و میثاقى که در باره والیان امرش و بر پا دارندگان قسط و عدالتش از ما گرفته است وفا کردیم و ما را از انکارکنندگان و تکذیب‏کنندگان رستاخیز قرار نداد.
امام رضا(ع) فرمود که،  هنگام برخورد با یکدیگر بگویید: الحمدلله الذى جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین(ع) (13)  ؛ سپاس خداى را که ما را از تمسک‏کنندان به ولایت امیرمؤمنان(ع) قرار داده است.

تبسم
امام رضا(ع) فرمود: ...و هو یوم التبسم فى وجوه الناس من اهل الایمان فمن تبسم فى وجه اخیه یوم الغدیر نظر الله الیه یوم القیامة بالرحمة و قضى له الف حاجة و بنى له فى الجنة قصرا من در بیضاء و نضر وجهه ... (14)  ؛ روز غدیر روز تبسم به روى مؤمنین است. کسى که در این روز به روى برادر مؤمنش تبسم کند،  خداوند،  در روز قیامت،  نظر رحمت به او مى‏افکند،  هزار حاجتش را برآورده ساخته و قصرى از در سفید برایش بنا مى‏کند و صورتش را زیبا مى‏سازد.

توسعه زندگى
در روز غدیر،  باید چهره زندگى عوض شود. همه باید بکوشند برنامه عادى زندگى خود را بر هم زده و آن را با رفتارهایى سخاوتمندانه‏تر و نشاطانگیزتر بیارآیند تا همگان در همه جا طعم شیرین عید را بچشند و رایحه دل‏انگیز آن را استشمام کنند. یقینا در صدر توسعه دادن زندگى توسعه مالى قرار دارد. امام رضا(ع) فرمود: هو الیوم الذى یزید الله فى مال من عبدالله و وسع على عیاله و نفسه و اخوانه... (15)  ؛ روز غدیر روزى است که خداى متعال در مال کسى که خدا را عبادت کند و بر خانواده،  خویشتن و برادران ایمانى‏اش توسعه دهد فزونى پدید مى‏آورد.

جشن گرفتن
امام رضا(ع) در عید غدیر احوال کسان و اطرافیان خود را تغییر داد و وضع تازه‏اى در آنان ایجاد کرد. (16)

حمد کردن
پیامبر(ص) فرمود: یکى از سنتها این است که مؤمن،  در روز غدیر،  صد بار بگوید: الحمدلله الذى جعل کمال دینه و تمام نعمته بولایة امیرالمؤمنین على بن‏ابیطالب(ع). (17)

دعا
معصومان(ع) پیروانشان را به دعا در روز غدیر سفارش کرده‏اند. دعاهاى ویژه این روز عبارت است از:
1ـ دعایى که با این جمله آغاز شده است: اللهم انک دعوتنا إلى سبیل طاعتک... (18)
2ـ دعایى که در آغاز این عبارت دیده مى‏شود: اللهم انى اسئلک بحق محمد نبیک و على ولیک و الشأن و القدر الذى خصصتهما دون خلقک... (19) این دعا در مفاتیح‏الجنان ذکر شده است. (20)
3ـ دعایى که با این جمله آغاز شده است: اللهم بنورک اهتدیت و بفضلک استغنیت ...  (به بحارالانوار،  ج 95،  ص 318 مراجعه شود.)

دید و بازدید
دید و بازدید یکى از آداب روزهاى عید و شادى است. این سنت مردم را شادابتر و نام و یاد عید را در دل و ذهنشان ریشه‏دارتر مى‏کند. اسلام همین سنت را براى عید غدیر در نظر گرفته و آن را مورد تأکید قرار داده است.
امام رضا(ع) فرمود: من زار مؤمنا ادخل الله قبره سبعین نورا و وسع فى قبره،  و یزور قبره کل یوم سبعون الف ملک یبشرونه بالجنة. (21) ؛ کسى که در روز غدیر به دیدار مؤمنى برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع مى‏سازد؛ هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده،  به او بشارت بهشت مى‏دهند .
شایسته است این سنت در روز غدیر،  که بزرگترین عیدهاست،  اجرا شود تا علاوه بر احیاى روز غدیر رشته‏هاى الفت و مودت میان مردم محکمتر شود.

روزه
روزه در روز غدیر،  بسیار مستحب است و فضیلتى استثنایى دارد.

امام على(ع) فرمود: إذا اخلص المخلص فى صومه لقصرت ایام الدنیا عن کفائته. (22) ؛ اگر بنده مخلصى در روزه این روز اخلاص داشته باشد،  همه روزهاى دنیا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت دیگر،  اگر کسى تمام روزهاى دنیا زنده باشد و همه را روزه‏دار سپرى کند،  ثوابش کمتر از ثواب روزه این روز خواهد بود.
نخستین جانشین راستین رسول خدا همچنین فرمود: ...و جعل الجزاء العظیم کفاءة عنه. (23)  ؛ ... خداوند در برابر روزه عید غدیر پاداشى بزرگ نهاده است.

امام صادق(ع) یارانش را به این امر تشویق مى‏کرد و مى‏فرمود:  إنى احب لکم أن تصوموه... (24) ؛ من دوست دارم شما این روز را روزه بگیرید. آن بزرگوار همچنین مى‏فرمود: صیام یوم غدیر خم یعدل عندالله فى کل عام مائة حجة و مائة عمرة مبرورات متقبلات. (25)  ؛ روزه روز غدیر خم نزد خداوند، در هر سال،  برابر با صد حج و صد عمره مقبول است.
پیرامون روزه غدیر روایت بسیار وارد شده آنچه ذکر شد از باب نمونه بود.

زیارت
یکى از اعمال روز غدیر زیارت امیرمؤمنان على(ع) است. زیارت آن حضرت(ع) به دو صورت ممکن است:
1 ـ  زیارت در حرم مطهر  :
امام رضا(ع) به احمد بن‏محمد بن‏ابى نصربزنطى فرمود: اى فرزند ابونصر،  هر کجا بودى در روز غدیر کنار قبر امیرمؤمنان(ع) حاضر شو! همانا خداوند در این روز گناه شصت سال مرد و زن مؤمن را مى‏آمرزد. به درستى که پروردگار در این روز دو برابر آنچه در ماه رمضان شب قدر و شب عید فطر آزاد مى‏کند،  مى‏رهاند. (26)
شیوه زیارت آن حضرت را از امام هادى(ع) مرحوم شیخ عباسى قمى(ره) در مفاتیح‏الجنان روایت کرده است. (27)

2ـ زیارتهاى عمومى این زیارت،  که به حرم مطهر اختصاص ندارد و ارادتمندان ولایت در همه جا مى‏توانند از آن بهره گیرند،  دو مورد است:
الف. زیارت امین الله؛ (28)
ب. زیارت روایت شده از امام صادق(ع) (29) . هر دو زیارت در مفاتیح ذکر شده است.

زینت دادن
آراستن پیکر و آذین بستن خانه،  کوچه و بازار،  در روزهاى عید،  عملى رایج است. عیدى در ذهن و دل مردم زنده است که در آن خویش را بیارایند و در و دیوار را آذین‏بندى کنند. چون عید غدیر بزرگترین عید است مردم باید در آن،  بیش از هر عید دیگر،  شادمانى کنند و خود و جامعه را بیارایند. فضیلت این عمل بسیار است،  امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز زینت است،  کسى که براى روز غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده،  فرشتگانى به سویش مى‏فرستد تا حسنات او را بنویسند و تا عید غدیر سال بعد بر درجات او بیفزایند. (30) اهمیت زینت در این روز چنان است که امام رضا(ع) براى گروهى لباسهاى نو،  انگشتر و کفش فرستاد. (31)

شادى کردن
امام على(ع) فرمود: و اظهروا ... السرور فى ملاقاتکم؛ (32) در برخوردها شادى را آشکار کنید.
امام صادق(ع) فرمود: روز غدیر روز خوشحالى و شادى است. (33)

شکر گزارى

امام على(ع) فرمود: در روز غدیر،  خداى را بر آنچه به شما ارزانى داشته( نعمت ولایت) شکر کنید. (34)

صدقه دادن
روز غدیر یکى از مستحبات مؤکد صدقه دادن است. امام على(ع) فرمود: الدرهم فیه بمائتى الف درهم (35) ؛ فضیلت یک درهم که در روز غدیر داده شود، با فضیلت دویست هزار درهم برابر است.

صلوات فرستادن
امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر،  بر محمد و اهل بیتش صلوات بسیار مى‏فرستى. (36)

طعام دادن
در روز غدیر غذا دادن به مؤمنان اهمیت بسیار دارد،  امام صادق(ع) مى‏فرماید: و اطعم اخوانک؛ (37) در روز غدیر، برادران دینى‏ات را اطعام کن.
امام رضا(ع) در فضیلت این عمل فرمود: من اطعم مؤمنا کان کمن اطعم جمیع الانبیاء و الصدیقین؛ (38) کسى که مؤمنى را در روز غدیر غذا دهد مانند فردى است که تمام پیامبران و صدیقین را غذا داده است. اهمیت طعام دادن در این روز به اندازه‏اى است که امام صادق(ع) روز غدیر را روز اطعام (39) خوانده است.

عبادت
امام رضا(ع) فرمود: هو الیوم الذى یزید الله فى مال من عبد فیه... (40) ؛ غدیر روزى است که خداوند بر مال کسى که در آن عبادت کند،  مى‏افزاید ...

عطر زدن
بر اساس برخى از روایات امام صادق(ع) مؤمنان را به استعمال عطر در روز غدیر سفارش کرده است. (41)

عمل صالح انجام دادن
روى ان العمل فیه یعدل ثمانین شهرا و روى انه کفارة ستین سنة. (42) ؛ روایت شده که کردار نیک در روز غدیر،  با عمل هشتاد ماه برابرى مى‏کند؛ و نیز روایت شده که کردار نیک در این روز کفاره شصت سال است.

غسل کردن
علماى شیعه بر استحباب غسل در روز غدیر اجماع دارند (43) و آن را مستحب مؤکد مى‏دانند. (44) بهتر این است که غسل در اول روز انجام گیرد. (45)

قضاى حوائج مؤمنان
امام صادق(ع) فرمود: واقض حوائج اخوانک؛ (46) در عید غدیر حاجتهاى برادرانت را برآور!

کمک کردن
کمک کردن به ضعیفان و نیازمندان پیام ویژه صاحب غدیر براى روز غدیر است؛ پیامى که به فرمان حضرت(ع) باید دهان به دهان به همه مردم ابلاغ شود: و لیعد الغنى على الفقیر و القوى على الضعیف؛ (47) باید در روز غدیر ثروتمند به تهیدست و توانا به ناتوان کمک کند.

گذشت و آشتى کردن
چشم‏پوشى از گناه برادران و برقرارى ارتباط دوستانه از دیگر مستحبات روز غدیر شمرده شده است. (48)

گشاده‏رویى
امام على(ع) فرمود: و اظهروا البشر فیما بینکم؛ (49) با یکدیگر با گشاده‏رویى برخورد کنید.

مساوات
امام على(ع) فرمود: و ساووا بکم ضعفائکم؛ (50) میان خویش و ضعیفان مساوات ایجاد کنید.

مصافحه
امام على(ع) فرمود: إذا تلاقیتم فتصافحوا بالتسلیم؛ (51) وقتى در روز غدیر یکدیگر را ملاقات کردید به هم دست بدهید و سلام کنید.

مهربانى و عطوفت کردن
امام على(ع) فرمود: و التعاطف فیه یقتضى رحمة الله و عطفه... (52)  ؛ با یکدیگر عطوفت و مهربانى کردن در روز غدیر،  موجب رحمت و عطوفت خداى متعال خواهد شد .

مهمان کردن

امام رضا(ع) در روز غدیر گروهى را براى افطار نزد خود نگاه داشت. (53)

نماز
1ـ نماز شب عید غدیر
این نماز دوازده رکعت است. هر دو رکعت یک تشهد دارد و در پایان رکعت دوازدهم باید سلام داد. در هر رکعت،  بعد از سوره حمد توحید ده بار و آیةالکرسى یک بار خوانده مى‏شود. در رکعت دوازدهم باید هر یک از حمد و سوره را هفت بار خواند و این ذکر را ده بار در قنوت تکرار کرد: لا اله الا الله وحده لا شریک له،  له الملک و له الحمد یحیى و یمیت و یمیت و یحیى و هو حى لا یموت بیده الخیر و هو على کل شى قدیر. در دو سجده رکعت آخر،  این ذکر ده بار خوانده مى‏شود: سبحان من احصى کل شى علمه سبحان من لا ینبغى التسبیح الا له سبحان ذى المن و النعم سبحان ذى الفضل و الطول سبحان ذى العز و الکرم اسألک بمعا قد العز من عرشک و منتهى الرحمة من کتابک و بالاسم الاعظم و کلماتک التامة ان تصلى على محمد رسولک و اهل بیته الطیبین الطاهرین و ان تفعل بى کذا و کذا [به جاى کذا و کذا حاجت خود را ذکر کند] و سپس بگوید انک سمیع مجیب. (54)

2ـ نماز روز عید غدیر
نیم ساعت پیش از ظهر غدیر،  دو رکعت نماز مستحب است. در هر رکعت بعد از حمد،  سوره‏هاى توحید،  قدر و آیةالکرسى ده بار خوانده مى‏شود. (55)

3ـ نماز مسجد غدیر
امام صادق(ع) فرمود: یستحب الصلاة فى مسجد الغدیر؛ (56) نماز در مسجد غدیر مستحب است.

نیکى و احسان
امام على(ع) فرمود: تباروا یصل الله الفتکم و البر فیه یثمر المال و یزید فى العمر. (57) ؛ به یکدیگر نیکى کنید که خداوند الفت میان شما را پایدار مى‏سازد و نیکى در این روز موجب افزایش مال و عمر مى‏شود.
امام صادق(ع) فرمود: ... و اکثر برهم. (58) ؛ در روز غدیر به برادران ایمانى،  بسیار نیکى کن.

وام گرفتن براى کمک به دیگران
امام على(ع) فرمود: من استدان لإخوانه و أعانهم فأنا الضامن على الله إن ابقاه قضاه و إن قبضه حمل عنه. (59) ؛ کسى که وام بگیرد تا به برادران مؤمنش کمک کند از سوى خدا ضمانت مى‏کنم که اگر او را زنده نگه داشت،  بتواند وامش را بپردازد و اگر نگه نداشت،  آن دین از دوش او برداشته شود .

توجه به دو نکته آشکار مى‏سازد که چگونه روز غدیر روزى ویژه به شمار آمده،  کمک کردن به دیگران در آن عملى بسیار مهم است.
الف) هر چند وام گرفتن از نظر شرع کار چندان مرغوبى نیست،  ولى این کار براى کمک به دیگران مستحب قرار داده شده است.
ب) اسلام حق‏الناس را بسیار مهم شمرده است،  ولى در روایت آمده که اگر وام گیرنده توفیق حیات نیافت،  خداوند حق مالى قرض‏دهنده را از دوش او برمى‏دارد.

هدیه دادن
امام على(ع) فرمود: هبو ـ أو هیئوا ـ لاخوانکم و عیالکم عن فضله؛ (60) از آنچه خداى متعال بر شما ارزانى داشته،  به خانواده و برادرانتان ببخشید. (61)
و نیز فرمود: تهادوا نعم الله کما مناکم ؛ نعمتهاى خداوند را به یکدیگر هدیه کنید همان طور که به شما عطا فرموده است.

امام رضا(ع) فرمود: أفضل على اخوانک فى هذا الیوم؛ (62) در این روز بر برادرانت بخشش کن.
امام رضا(ع) در این روز براى خانواده گروهى از اصحاب غذا،  گندم،  لباسهاى نو و حتى انگشتر و کفش فرستاد. (63)

همایش
گردهمایى یکى از اعمال و احکام روز غدیر است. این دستور الهى ـ سیاسى در راستاى تقویت ارتباط با ولایت و رهبرى الهى و پایبندى به لوازم آن صادر شده است.
على(ع) فرمود: ... واجمعوا یجمع الله شملکم؛ (64) در روز غدیر،  گرد هم آیید تا خداوند امورتان را از نابسامانى و پراکندگى برهاند.

 


پى‏نوشتها:

1)ـ المراقبات،  میرزا جواد آقاى تبریزى،  ص 217 و .218
2)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .302
3)ـ المراقبات،  میرزا جواد آقا تبریزى،  ص .256
4)ـ التهذیب،  شیخ طوسى،  ج 3،  ص .143
5)ـ الغدیر،  علامه امینى،  ج 1،  ص .287
6)ـ سوره حجرات،  آیه .10
7)ـ مستدرک الوسائل،  محدث نورى،  ج 1،  ص .456
8)ـ بحارالانوار،  مجلسى،  ج 95،  ص .322
9)ـ همان،  ص .301
10)ـ المراقبات،  ص .260
11)ـ الغدیر،  ص .274
12)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .303
13)ـ المراقبات،  ص .260
14)ـ همان،  ص .257
15)ـ همان.
16)ـ الغدیر،  ج 1،  ص .287
17)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .321
18)ـ المراقبات،  ص .255
19)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .319
20)ـ مفاتیح الجنان،  ص .507
21)ـ المراقبات،  ص .257
22)ـ مصباح المتهجد،  ص .702
23)ـ همان.
24)ـ الغدیر،  ص .285
25)ـ همان،  ص .286
26)ـ التهذیب،  ج 6،  ص .24
27)ـ مفاتیح الجنان،  ص .659
28)ـ همان.
29)ـ همان،  ص .80
30)ـ همان،  ص .503
31)ـ المراقبات،  ص .257
32)ـ الغدیر،  ج 1،  ص .287
33)ـ همان،  ص .284
34)ـ بحارالانوار،  ج ،  ص .95
35)ـ الغدیر،  ج 1،  ص 284؛ المراقبات،  ص .255
36)ـ المراقبات،  ص .262
37)ـ همان،  ص .256
38)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .322
39)ـ همان،  ص .302
40)ـ همان،  ج 95،  ص .301
41)ـ المراقبات،  ص .258
42)ـ التهذیب،  ج 1،  ص .114
43)ـ المراقبات،  ص .260
44)ـ تحریر الوسیله،  امام خمینى،  ج 1،  ص .98
45)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .302
46)ـ المراقبات،  ص .256
47)ـ مفاتیح الجنان،  ص .511
48)ـ مصباح المتهجد،  ص 702؛ الغدیر،  ج 1،  ص 284؛ المراقبات،  ص .256
49)ـ مصباح المتهجد،  ص 702؛ المراقبات،  ص .256
50)ـ همان.
51)ـ همان.
52)ـ الغدیر،  ج 1،  ص .287
53)ـ المراقبات،  ص .255
54)ـ التهذیب،  ج 3،  ص .143
55)ـ الکافى،  ج 4،  ص .567
56)ـ الغدیر،  ج 1،  ص 284؛ المراقبات،  ص .255
57)ـ بحارالانوار،  ج 95،  ص .302
58)ـ مصباح المتهجد،  ص 702؛ المراقبات،  ص .256
59)ـ همان،  ص .255
60)ـ مصباح المتهجد،  ص .702
61)ـ بحارالانوار،  ج 97،  ص .119
62)ـ الغدیر،  ج 1،  ص .287
63)ـ مصباح المتهجد،  ص 702؛ الغدیر،  ج 1،  ص .284
 





[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:30 عصر ] [ مسافر ]

نظر

پیامکهای عید غدیر

عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است...
یعنی اینکه باطن قبله را در امام پیدا کن! (شهید آوینی)

غدیر ای باده گردان ولایت
رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب  سماوات
به گوش گوشه گیران خرابات
رسولی کز غدیر خم  ننوشد
ردای  سبز  بعثت  را   نپوشد
تمام  انبیا    ساغر    گرفتند
شراب از ساقی  کوثر  گرفتن


علیٌ حُبهُ جنه
قسیم النّار و الجنّه
وصی المصطفی حقاً
امام الناس و الجنه


ما زین جهان از پی دیدار میرویم
از بهر دیدن حیدر کرار میرویم
درب بهشت گر نگشایند به روی ما
گوییم یا علی و ز دیوار میرویم


چون نامه اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
ما را به محبت علی بخشیدند


اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت


در فصل خطر امیر را گم نکنید
ان وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی میگذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید


اراج دل به تیغ دو ابروی دلبرست
بختش بلند هر که گرفتار حیدر است


دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم


در خانه دل نوشته با خط جلی
کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری
هم مهر محمد است و هم مهر علی


نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد
ناشر حکم ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی، شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد


تعریف علی به گفت و کو ممکن نیست
گنجایش بحر در سبو ممکن نیست


خورشید چراغکی ز رخسار علیست
مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست
هرکس که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علیست
عید غدیر مبارک



[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:25 عصر ] [ مسافر ]

نظر

روحــش شــاد و یــادش فــرامــوش...

[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:17 عصر ] [ مسافر ]

نظر

مرا دیوانه میخواهی...

مرا دیوانه میخواهی
ز خود بیگانه میخواهی

مرا دیوانه چون مجنون
ز من افسانه میخواهی ،،

شدم بیگانه با هستی
زخود بیخود تر از مستی

نگاهم کن ، نگاهم کن
شدم هر آنچه که می خواستی...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:12 عصر ] [ مسافر ]

نظر

برف خستگی خداست...

برف

و تازه می فهمم
که برف خستگی خداست
آن قدر که حس می کنی
پاک کنش را برداشته
می کشد
روی نام من
روی تمام خیابان ها
خاطره ها...

82

دلم برف میخواد...



[ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 5:10 عصر ] [ مسافر ]

نظر